معرفی
گفتگو ی زیر با دکتر سید علیرضا گلپایگانی عضو هیئت علمی گروه کارشناسی ارشد انیمیشن دانشگاه هنر در باره فعالیتهای ایشان در انیمیشن و وضعیت کلی انیمیشن ایران است.ایشان فارغ التحصیل رشته کارگردانی سینما در مقطع کارشناسی و فارغ التحصیل کارگردانی انیمیشن در مقطع کارشناسی ارشد و پژوهش هنر در مقطع دکتری هستند. ایشان استاد راهنما و داور جشنواره های متعدد انیمیشن بوده اند و همچنین مدیر موسسه تخصصی تولید انیمیشن حرکت کلیدی هستند و تولیداتی زیادی در این موسسه داشته اند که در ذیل مختصری از آنها را ذکر میکنیم:
- مجموعه پهلوانان در ۵۲ قسمت ۳۰ دقیقه ای
- مجموعه ی شجاعان در ۵۲ قسمت ۲۰ دقیقه ای
- مجموعه معماهای فرید در ۲۶ قسمت ۱۳ دقیقه ای
- مجموعه طنزهای ورزشی در ۱۰۰ قسمت ۱ دقیقه ای
- مجموعه طنز گزارش کوتی، با مضامین شعارهای تعیین شده مثل اقتصاد مقاومتی ، حمایت از تولید ملی و کالای ایرانی، طنز های ورزشی مثل فوتبال مدرن و والیبال مدرن
- یک تله فیلم انیمیشن با مضمون ضامن آهو رضا حضرت علیه السلام به مدت ۷۵ دقیقه
- و کارهای کوتاه متعدد دیگر.
۱- نظر شما در مورد سبک انیمیشن در ایران چیست و آیا سبک خاصی را برای انیمیشن ایران قائل هستید؟ اشاره ای هم به تاریخچه انیمیشن ایران هم داشته باشید .
دوستی میگفت هر ایرانی که یک انیمیشن بسازد در واقع این انیمیشن، ایرانی است حال چه در داخل ایران ساخته شود چه خارج از ایران. چون ابن شخص دارای یک عقبه فرهنگی است و با آداب و رسوم و رفتارهای فرهنگی ایران آشناست و خو گرفته است و این شخص با این تفکر آن انیمیشن راساخته است و حتی اگر یک فیلم فضایی هم بسازند باز این اثر ایرانیست چرا که با تفکر یک ایرانی ساخته شده است. منظور از سبک به مجموعه ای اطلاق میشود که دارای یکسری مشترکاتی باشند مثلا در از ویژگس های سبک زاگرب سادگی فرم و محتوای عمیق و پیچیده آن است. هنرمندانی که تحت تاثیر همدیگر بودند و تقریباً در یک جغرافیا زیست می کردند بنابراین این هنرمندان فیلم هایشان از نظر ساختاری به هم نزدیک بوده و به همین خاطر در واقع سبک به آن اطلاق میشود. اما در مورد انیمیشن هایی که توسط ایرانی ها در دهه های اخیر ساخته شده شاید بشود گفت که ما فاقد چنین مشترکاتی هستیم تقریباً فقط یک اشترک میشود در نظر گرفت و آن هم انیمیشن های سفارشی است که تنها از روی کتاب ها یا تصویر گری هایی که یکسان بودند شکل گرفته اند و هنوز مشترکات شان زیاد نیست که به آن سبک بگوییم. در کل فیلم های قبل از انقلاب یا بعد از انقلاب یا در دهه های اخیر ساخته و حجم زیادی هم تولید شده است در واقع میشود گفت یکسری خصوصیات دارند که در فرهنگ و مضامین دینی و به مسائلی به ویژه انقلاب مربوط میشوند میتوان گفت منحصر به فرد هستند و در دنیای خارج از ایران دیده نمیشود شاید بشود به گونه ای از یک سبک اطلاق کرد.
این فیلم ها هم دارای یکسری ویژگی ها هستند که بر اساس نیازهای جامعه به ویژه بعد از انقلاب تولید میشدند و همچنین نیازهای سفارش دهنده مثل صدا و سیما. طبعا چون سفارش وجود دارد به طبع تولید هم بوجود می آید البته فیلم هایی هم غیر سفارشی هستند که تعدادشان زیاد نیست اما در قالب های این چنینی تولید شدند. درواقع سفارش دهنده فیلم هایی را سفارش میداده که خارج از ایران تولید نمی شدند و واقعا با یک سیاستی در یک زمانی قوت گرفته اند که بر اساس سیاست و مقابله با تهاجم فرهنگی شکل گرفت است. حتی مرکزی همانند صبا با این دستورالعمل شکل گرفت که تولیدات انیمیشن ایرانی به وجود بیایدکه بتواند با این تهاجم فرهنگی مقابله کند. انیمیشن های خارجی با کشش و جذابیت زیاد به نوجوانان و کودکان منتقل میشود و اینکه آیا انیمیشن های ایرانی نیز در جذب مخاطب موفق بودند یا نه نیاز به بررسی دارد .
۲- بنظر شما آیا انیماتورهای ایرانی توانسته اند کارهایی استاندارد برای کودکان تولید کنند و به نظر شما چرا؟
اگر استثناها را کنار بگذاریم بسیاری از فیلم ها فقط آنتن پرکن هستند با اینکه بیش از ۲۰ سال تولید انبوه و تولید مجموعه سازی و سریال سازی وارد عرصه صنعت هنر انیمیشن ایران شده است اما هنوز به قوام خود دست پیدا نکرده است. آیا فیلمسازهای ما همان کاری که دوست داشتند را ساختند یا برای مخاطبان ساخته اند؟ به هر حال هنرمند ها با مخاطبین خودشان در ارتباط هستند و میتوانند نیازها و علایق آنها را مورد بررسی قرار بدهند فیلمهایی را بنویسند و برنامه هایی را بسازند که برای مخاطب جذاب باشد.
ما بین مخاطب و سازنده رابطی وجود دارد به نام سفارش دهنده که باید دید در طول این بیست و چند سال سفارش دهنده این نگرش را داشته است یا خیر. تولید کنندگان برای مخاطبین یا مدیران یا سفارش دهنده هایی که میخواستند با یکسری دستور العمل ها و اهداف تعیین کننده ی سیر ساخت، آثار را تولید کنند از این رو میبینیم که همه چیز در اختیار هنرمند نبوده و عدم آزادی عمل هنرمند ها شاید دلایل اصلی فقدان جذابیت در انیمیشن ها باشد. و شاید هم تک سفارشی بودن باعث میشود که قیمت و مقوله های دیگر در یک حد و حدودی باقی بماند و هنرمند ها مجبور باشند با همان چهارچوب ها آثاررا تولید نمایند و رقابت برای تولید کیفی و جذب مخاطب در بین تولید کنندگان بوجود نیایید.
عملا در کشورهای دیگر تولید کنندگان هستند که موضوعات را ارائه میدهند که نظر سفارش دهنده ها را به خودجلب کنند تا آنها سرمایه گذاری لازم را انجام دهند (البته آنجا کارهای سفارشی هم وجود دارد اما بر اساس یکسری اهداف است) اما آن چیزی که قرار است به صورت برند و تاثیر گذار در مخاطب بماند قطعا سر منشاش به خود سازنده اثر مرتبط میشود. تولید کننده اثر، در ساختار ذهنی خودش با شناختی که از محیط اجتماعی خودش دارد کم کم به مرحله ای میرسد که میداند برای کشش مخاطب خود چه محتوایی را میتواند تولید کند .در ایران در طول سال ها افراد مستقل کمتر بوده اند و اغلب هنرمندها بعنوان کارمندان این سفارش دهنده ها کار کرده اند و دستمزد دریافت نمودند .
۳- پیشنهاد شما برای برنامه سازی بهتر چیست و به نظر شما چگونه می توان انیمیشن های استاندارد برای کودکان تولید نمود و ضعف اصلی صنعت انیمیشن در ایران چیست ؟
هنرمندان ما توانستند کارهای استاندارد کودک را بسازند. تلویزیون های فعلی ما روزی حداقل ۲ ساعت انیمیشن نیاز دارد و شاید حتی بیشتر مخصوصاً برای کانال های مختلفی که ۲۴ ساعته هستند. البته لزوما نیاز نیست انیمیشن هایی که پخش میشود تماماً ایرانی باشد. هیچ جای دنیا هم این چنین نیست.
هنرمندان ما خیلی آزادی عمل نداشتند و سلیقه ها و نگرش سفارش دهنده یک جاهایی به عنوان کمک کننده و یک جاهایی بلعکس مانع بوده است. و حتماً در این مسیر خطا رخ خواهد داد اما نباید ترس از مسیر را داشته باشیم و دست به کاری نزنیم باید نمونه هایی ساخته شود که بعضا موفق هستند یا نیستند. و باید اجازه بدهند که اتفاق بیفتد و مسلماً توانمندی و قابلیت در هنرمندان ما وجود دارد. به خصوص که پیرامون خود و افراد جامعه خود را بهتر میشناسند. و باید به آنها اعتماد کرد تا خلق اثر نمایند. هیچ جای دنیا نیست که از همان ابتدا تضمین شده یا موفق بوده باشند بلکه دهها و صدها کار ساخته می شود تا یکی دو تا از آنها به موفقیت برسد و ما باید چنین دست رونقی را در کشور خود داشته باشیم.
یکی از فساد هایی که در انیمیشن دیده میشود حضور دلال هاست سفارش دهنده کار را به دلال میسپارد و دلال بخش زیادی از هزینه را از آن خود میکند و بخش کمتر را به تولید اختصاص می دهد که این باعث شده هزینه کافی به تولیدکننده اثر نرسد. هر چیزی قیمتی دارد اگر قرار است کیفیت بالا باشد باید از هزینه خوبی برخوردار باشد باید کارشناسان حرفه ای و دلسوزی باشند تا بشود انیمیشن جذابی را ساخت .
۴- آیا در ایران صنعت انیمیشن باید شکل بگیرد و آیا این امکان در ایران وجود دارد ؟
انیمیشن ایران در نیم قرن پیش با یک نگرش هنری شکل میگیرد. با ورود یک میز فیلمبرداری انیمیشن آکسفری از آمریکا توسط آقای اسکانلو برای وزارت فرهنگ و هنر سابق، ارشاد فعلی این میز خریداری میشود که خود آقای اسکانلو یک دوره را در کمپانی دیزنی میبیند و این میز انیمیشن را وارد ایران می نماید. در کنار این میز سعی می شد افرادی تحت پوشش و تعلیم قرار گیرند آقایانی چون اسفندیار احمدیه ، نصرت کریمی اینها جزء اولین کسانی هستند که در ۵۰ یا ۶۰ سال پیش یا بیشتر اولین انیمیشن ها را در ایران می ساختند. آنها تجربه زیادی نداشتند و به صورت سعی و خطا انیمیشن هایی را تولید می نمودند و آقای اسفندیار احمدیه تنها هنرمند انیماتوری بود که بیشترین کارها را ایشان متحرک سازی میکردند.
وزارت فرهنگ و هنر به تدریج آثاری را تهیه و در جشنواره های مختلف شرکت میکند. پس از این مرکز کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان واحد انیمیشنی را به وجود میآورد که هنرمندان آنها هم اغلب تصویرگر کتاب بودند، این تصویر گران کتاب به جز آقای زرین کلک که به بلژیک برای دیدن دوره انیمیشن می رود، مابقی در ایران با دیدن انیمیشن های هنری به ویژه انیمیشن های مکتب زاگرب اروپای شرقی آن دوران، تحت تاثیر این فضا قرار میگیرند و خودشان به فراگیری انیمیشن و تولید فیلم های انیمیشنی پرداختند. در ابتدای کار در دهه ۵۰ شمسی، یکسری افراد از طراحان، گرافیست ها و تصویر گران کتاب کودک دور هم جمع میشوند و چندین فیلم تولید می کنند. به جز این دو مرکز (وزارت فرهنگ و کانون پرورش فکری) مراکز دیگری برای تولید انیمیشن نبوده است . فیلم ها بیشتر جنبه هنری داشتند و کمتر با نگرش تجاری تولید میشدند. تلویزیون آن دوران صرفاً خریدار انیمیشن های آمریکایی و ژاپنی بود و انیمیشن ایرانی فراگیر و تولیدش گسترده نبود. و یا به صورت معدود انجام میشد. اما موفقیت هایی در جشنواره های بین المللی داشتند. تولید انیمیشن بعد از انقلاب برای مدت زیادی در کانون و در وزارت ارشاد بسیار اندک شد و حتی خیلی کم تولید میشد. تا پس از اتمام جنگ مجددا این فعالیت ها از سر گرفته شد.اتفاق میمونی که رخ داد به وجود آمدن مرکزی بود به اسم مرکز فرهنگی هنری صبا بود که از دل صدا و سیما شکل گرفت. و نگرش آن تولید انیمیشن، مقابله با تهاجم فرهنگی با عقاید ایرانی را لازم می دانست. و کم کم با به وجود آمدن سفارش دهنده، شرکت های کوچکی هم به وجود آمدند. برخی ثبت شدند و برخی نیز بدون ثبت آغاز به تولید کردند. خودشان سرمایه ای نداشتند کاری را میگرفتند همان کار سرمایه ای برای تولید انیمیشن و شروع آن می شد ، این شرکت ها در حین تولید نیروهای خود را آموزش میدادند. اما مراکز آموزشی ما هم آنچنان در مقاطع مختلف نتوانسته تربیت نیروی انسانی داشته باشد. و افراد فارغ التحصیلان از دانشگاه ها که کارشناسی ارشد انیمیشن را داشتند آرتیست تعریف میشدند نه اپراتور و انیماتور. دوره های آن ها ۳ ترم بیشتر نبود و دانشگاه ها نمی توانستند نیروی انسانی انیماتور تربیت کنند و بیشتر هنرمند انیمیشن تربیت میکردند، نیروی انسانی اغلب در داخل خود استودیوها شکل میگیرد و البته بعضی از آموزشگاه هستند که به تربیت اپراتور و انیماتور مشغول هستند.
انیمیشن صنعت بسیار گرانی بوده و هست و درکنار این ها با آمدن کامپیوتر به عرصه تولید عملاً استودیوها کوچکتر شدند حتی در خانه ها جای گرفتند. افراد زیادی در داخل خانه های خود در حال تولید انیمیشن ، سریال و مجموعه ها ، یا فیلم های کوتاه هستند. در این میان مراکزی مثل مرکز سینمای گسترش تجربی، دست به سفارش فیلم های کوتاه زد و فیلم های بسیار ارزشمندی ارائه شدکه در جشنواره بین المللی بسیار موفق بودند. و بعد از آن هم مرکز مطالعات انیمیشن در حوزه هنری به وجود آمد. آنجا هم تولیدات انیمیشن های بلند و سریال ها شکل گرفت که همچنان با فراز و نشیب هایی ادامه دارد و کانون پرورشی همچنان با سیاستی که از سابق دارد کتاب های خود را به انیمیشن تبدیل میکند و در حال حاضر در صدد تولید فیلمهای سینمایی است.
در سالهای اخیر مراکز نیمه خصوصی و نیمه دولتی به وجود آمدند که سرمایه گذار انیمیشن های خاص شدن.د انیمیشن های مذهبی و انیمیشن های سینمایی برای اکران، که موفقیت هایی هم داشتند. بعد ما کم کم صاحب انیمیشن سینمایی هم شدیم و شرایط رو به رشدی ایجاد شده است. ولی برای رسیدن وتامین نیازها و رسیدن به بهترین ها فاصله داریم. بحران اقتصادی همیشه تاثیر داشته است و هر وقت بحرانی شده به نظر اولین کاری که می دهند کاهش دادن تولید انیمیشن است. شرایط سخت و نقدینگی بسیار کم باعث کاهش سفارش میشود. اما رشد فزاینده تولید انیمیشن سیر صعودی داشته و هنرمند های خوبی داشتیم. که از همین فضا شکل گرفتند و به شرکت دیزنی رفتند. اگر رونق به وجود بیاید ان شاالله بتوانیم به درجه ی صادرکننده انیمیشن هم برسیم .
۵- چه کاری لازم است تا ایده ها و محتوای ما جهانی شود نظر شما در این باره چیست ؟
ما باید یک کار جمعی را انجام بدهیم. یک شخص به تنهایی نمی تواند در یک داستان موفق باشد. اگر توجه داشته باشید اغلب تیتراژ فیلم های خارجی گروه نویسندگان دارند و اینها مسلما افراد معتبری هستند. ضمن اینکه برای آنها صنعت سرگرم سازی قدمت بالایی دارد. ما هنوز نتوانسته ایم طنزپرداز تربیت کنیم چون نشریات طنز و برنامه های طنز نداشته ایم و نویسندگان طنز پرداز در کشور بسیار انگشت شمار هستند. اما در کشورهای دیگر بی شمارند و یک حرفه محسوب می شود. و برای اینکه کودک شناخته شود قطعاً روانشناسان متبحری هستند که به هنر سرگرم سازی واقفند یا انسان هایی هستند که مابین آنها حضور دارند. افرادی داریم که فقط شوخی ها و کلمات طنز را مینویسند واین لشگر زیادی که در تیتراژ فیلمها میبینیم به این دلیل است که کارها جز شده است و ما این جز کردن را در کارهای خود را نداریم. اینجا از یک شخص انتظار می رود که هم کارگردان باشد و هم نویسنده و هم نظارت داشته باشد. وقتی همه این کارها را یک نفر انجام دهد طبیعی است که نتیجه مطلوبی نخواهد داشت. هر چقدر تعداد افراد بالاتر باشد هزینه تولید هم بالاتر میرود وقتی هزینه فیلم بالاتر می رود یعنی باید برای آن بازار پیدا کرد. محصولات آنها برای یک دنیا تولید میشود اما محصولات ما برای یک خریدار اتفاق میافتد و مسلماً خریدار با هزینه پایین تر موافق است یا پول کافی را ندارد .
و متاسفانه تلویزیون معتقد است که ما کمک زیادی به انیمیشن میکنیم که با همین پول می توانیم ۱۰ یا ۲۰ برابر بیشتر انیمیشن خارجی را خریداری کنیم. اما همین پول را صرف هزینه ی تولید انیمیشن داخلی می کنیم و آنچه که میخواهیم هم نیست. انیمیشن جز معدود صنعت هنر و یا محصولی است که عمر طولانی دارد که ما می توانیم انیمیشن را تا ۵۰ سال همچنان بر روی شبکه تلویزیونی داشته باشیم. هیچ محصول سرگرم کننده دیگری به این اندازه قابلیت ندارد اما استثنائاً انیمیشن این قابلیت را دارد و سالیان سال در کانال های مختلف می چرخد. تولیدکنندگان ما در تولید سود میکنند نه در عرضه کار .
مقاله ای خواندم در مورد تهیه کننده لاک پشت های نینجا که می گوید ما با تولید این اثر سودی نمی بریم شاید هم ضرر کنیم و حتی پول هم میگذارند تا بسازند و حتی در پخش شبکه های تلویزیونی هم سود نمی کنند و قیمت را ارزان می دهند تا در همه شبکه ها پخش شود سودی هم که به دست میآورند از مسائل جانبی آن است مانند عروسک ها، کیف ها، لباس ها، لیوان ها و … است .
صنعت انیمیشن مثل فیلم سودآور نیست که این شرایط هم در ایران به دلیل منفعت ها و سودها به درستی ساخته نمیشود .یک تهیه کننده سریال های انیمیشن خارجی گفته است که شما وقتی می خواهید یک انیمیشن برای کودکان بسازید اول بررسی کنید که پدر و مادرهای این بچه ها چه می خواهند. بله، یکی از سریعترین راه های ممکن برای شناخت مخاطب این کودک پدر و مادرها هستند. تمایل به سرگرمی مفید و موثر برای فرزندان خود را دارند و خوب مسلما آموزش هایی را هم خواستارند که معتقدم با هر نوع سرگرمی آموزش ایجاد خواهد شد .
در کارهای ایرانی بیشتر سفارش میشود که آموزشی تولید شوند اما شخصا معتقدم قبل از آموزش جنبه سرگرمی اش مهمتر است که ۸۰ درصد سرگرمی و ۲۰ درصد نکات پندآموز حتی با مضامین مذهبی میتواند برای کودک مناسب باشد .تاکید می نمایم که باید برای ارتباط برقرار کردن با مخاطب و موفق بودن یک اثر و قهرمانانی که پیروز مندند مشخصه ای از نیازهای این کودکان را در نظر گرفت که حتما این نیازها جواب می دهند و بچه ها هم بی رحمانه قضاوت می کنند چون جذاب نباشد سریع میگویند که از آن کار خوششان نیامده و به همین خاطر خانواده اصول مهمی است .
نگرش دیگری هم که میگویند کتاب ها می توانند منبع کاملی برای تولید انیمیشن باشند باز هم نیاز به تامل دارد که هرچند کتابها خوب هستند اما صرفاً برای خواندن هستند چیزی که ما در ذهنمان تصور میکنیم خیلی متفاوت است با چیزی که می توان ساخت. بعضی از شورا هایی که در سازمان ها به وجود آمده اند اکثرا نویسنده کودک بودند. به عنوان اینکه آنها کودک را بهتر میشناسند و میتوانند در این شورا ها فیلم ها را بررسی نماین.د یکی از معضلات این چنین افرادی بوده اند که وارد عرصه انیمیشن شده اند .چنین اشخاصی با عقبه ادبیات وارد میشوند و نمیدانند انیمیشن از ادبیات استفاده می کند اما خود ادبیات نیست. و قرار نیست یک کتاب با جمله های شیرین با مضامین خیلی خوب عیناً به انیمیشن تبدیل شود. بلکه میتواند منبع الهام باشد اما اشتباه است که دیالوگ ها و گفتارهای کتاب را در فیلم جای دهیم و نشان دهیم به این قضیه خیلی وفادار مانده ایم.
فیلمنامه نویسی با نویسندگی کودک کاملا متفاوت است ما فیلمنامه نویسانی را داریم که تا بحال کتابی ننوشته اند از این رو چطور نویسندگان کتاب میتوانند مدعی باشند که میتوانند فیلمنامه را داوری نمایند. انیمیشن های ما تبدیل شده است به یک سری تصویر های متحرک که فقط حرف میزنند و قطعاً فاقد جذابیت هستند و امیدوارم بدانند چگونه میتوان به درستی بنویسند و اینگونه تولید نمایند.
افراد بسیاری را داریم که انیمیشن تولید میکنند اما متاسفانه به دلیل نبود سفارش بیکار هستند و یا به کار دیگری مشغول اند باید در این کار پیوستگی وجود داشته باشد. سرمایه گذاری در این زمینه از طریق یکسری شرکت ها و موسسات انجام شده است فضا ،تجهیزات ،تجربه و …را به دست آوردند. اما کمبود سفارش و یا نگاه کارمندی به آنها که در ازای فلان قدر پول، اینقدر ثانیه تحویل بدهید ایجاد شده است. و یا اینکه ما داستان های شما را نمی خواهیم و داستان هایی که ما به شما میدهیم باید اجرا شود به هر حال باید از انرژی خودشان بگذرند و تولید محتوا انجام بدهند. موضوعات متنوع تر و قصه های خیالی و یا استفاده از حیوانات در انیمیشن ایجاد شود چون بچه ها کاملاً واقفند به اینکه آنها موجودات خیالی هستند و باور نمی کنند که حقیقی هستند. متاسفانه بسیاری از مدیران با این موضوع مخالفت دارند و میگویند کودکان باید به واقعیت نزدیک باشند در حالی که بسیاری از واقعیت ها پیش زمینه خود رویا بوده اند و خیال پردازی سرمایه است، مانند پرواز انسان که در رویا شکل گرفت. افرادی هستند که بتوانند این انیمیشن ها را بسازند و به آنها اعتماد شود آنها قابلیت چنین کارهایی را دارند.
یکی از معضلات دیگر این عرصه تغییر مدیران است که با انیمیشن سر کاری ندارند و باعث اختلال در روند کار میشوند اگر به تولیدکنندگان کمک شود که خود را به عرصه ظهور برسانند خودشان دیگر می توانند درآمدزایی نمایند. بزرگترین مشکل انیمیشن ایران دولتی بودن آن است چون وابسته به بودجه میشود و باعث ضعف آن است و همه اینها دیدگاه ها را تغییر میدهد. در کشورهای دیگر برای آنان بخش خصوصی و کار را فعال نموده اند و اجازه تعامل با کشورهای دیگر را داده اند. استادهای انیمیشن باید مستقل باشند و خودشان کار تولید نمایند پولشان را از دست مردم دریافت نمایند و مزد بگیر نباشند. قطعاً برای اینکه بتوانند درآمد بیشتری داشته باشند کارهای بهتری را هم انجام میدهند و حتماً در عرصه جهان هم سهیم میشوند .
موفقیتی که هنرمند های ما در همه ی عرصه های هنری به دست آوردند یک ویژگی مهم را دارا بوده اند آن هم ایرانی بودن آنهاست بنظرم این چنین دنیا جذب خواهد شد. شبیه سازی از فیلم های خارجی کاری را پیش نخواهد برد.
۶- آیا در ایران جایی برای آموزش فیلمنامه نویسی انیمیشن و گگ نویسی را داریم ؟
در فیلمنامه نویسی تلویزیونی و سینمایی خیلی رشد داشتیم اما در فیلمنامه نویسی انیمیشن خیلی سخت پیدا می شود. یکسری فیلمنامه نویس معتقدند وقتی را که میخواهند برای انیمیشن بگذارند که دیده نمی شود، ارزیابی نمی شود برای سریال یا فیلمی می گذارند که خیلی زود تر دیده میشود. بعنوان مثال سریال های ماه رمضان. اما اگر همین وقت را برای یک انیمیشن بگذارند، دیده و مشهور نمی شوند. و به این دلیل وقت خود را صرف ساختن انیمیشن نمیکنند.
باید شروع کرد اشتباه کرد و هرچه اشتباه بیشتر باشد یادگیری بهتر و بیشتر میشود. می توان کارهای دیگران را یاد گرفت و زبان بیان را فرا بگیریم و مهارت پیدا کنیم و با کار خود تلفیق نماییم و ابداع کنیم.
دیدگاهها بسته شدهاند.